چشمه سار عشق (حوزه علميه رضويه)
باچشمه سار عشق زندگي زيباست اگر صرف خواندن نباشد






  • امروز: 28
  • دیروز: 124
  • 7 روز قبل: 339
  • 1 ماه قبل: 2954
  • کل بازدیدها: 127587




  • جستجو





    با سلامٍ دوست عزيز ازاين كه از وبلاگ ما ديدن كرديد متشكريم و از شما مي خواهيم نظرات خوديامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيدوباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. باتشكر

     
      راههاي رسيدن به آرامش رواني از نگاه قرآن ...

    تقوي وپرهيزگاري:

    تقوي از ماده (وقايه) به معني نگهداري است وبه اين معني كه انسان خود را از زشتيها وبديها وآلودگيها وگناهان نگه مي دارد. 
    تقوي يك نيروي كنترل دروني است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مي كند ودرواقع نقش ترمز نيرومندي را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ واز تند رويهاي خطرناك، باز مي دارد. 
    به همين دليل امير المؤمنين علي (ع)تقوا را به عنوان دژنيرومند دربرابر خطرات گناه شمرده است. آنجا كه مي فرمايد: ” اعلموا عبادالله آنّ التقوي دار حصن عزيز “(اي بندگان خدا ! بدانيد كه تقوا قلعه ا ي محكم وغيرقابل نفوذ است.) 
    در مورد تقوا هم آيات فراواني در قرآن آمده اسصت يكي از آياتي كه به موضوع ما مربوط مي شود ومي توان اين برداشت را از آن داشت كه تقوي از عوامل آرامش است،آيه شريفة: 
    (الا انّ اولياء الله لاخوف عليهم ولا هم يحزنون الّذين آمنوا وكانوا يتّقون لهم البشري في الحيوه الدنيا والآخره….) 
    «آگاه با شيد (دوستان و) اولياي خدا نه ترسي دارند ونه غمگين مي شوند همانا كه ايمان آوردندو(از مخالفت فرمان خدا)پرهيز مي كردند در زندگي دنيا وآخرت،شاد(ومسرور)ند. 
    كه دراين آيه اهل ايمان وتقوا را بشارت داده است كه براي آنها در دنيا وآخرت ترس وناراحتي وجود نداردوآنها در امنيت وآرامش به سر مي برند. در مجمع البيان آمده است كه: خوف از نظر معني با فزع وجزع نظير يكديگرندوآن اضطراب دل از وقوع امري ناگوار است. ومقابل آن امنيت وآرامش است. وحزن، سختي اندوه است ومقابل آن سرور وخوشحالي است. 
    پس با توجه به اين آيه مي توان گفت كه دوستان واولياي الهي كه خود را متصف به دو صفت ايمان وتقوا كرده با شند، در دنيا وآخرت در امنيت وآرامش به سر مي برند واين وعده اي است از طرف خدا وند، وخداوند هم خلف وعده 
    نمي كند. 
    دو نكته از الميزان ذيل اين آيه: 
    1- قرآن با آوردن كلمة (آمنوا) فهمانده است كه اولياء خدا قبل از ايمان آوردن تقوايي مستمر داشته اند. فرموده: (الّذين آمنوا) وسپس بر اين جمله عطف كرده كه (وكانوا يتّقون) وبا آوردن اين جمله مي فهماند كه اولياء خدا قبل از تحقق ايمان از آنان دائما تقوي داشته اند ومعلوم مي شود كه ايمان ابتدايي مسبوق به تقوا نيست بلكه ايمان وتقواي افرادمعمولي متقاربندوبا هم پيدا مي شوند ويا بر عكس اولياء خدا، اوّل ايمان در آنان پيدا مي شود وبعدا به تدريج داراي تقوا مي گردند، آن هم تقوايي مستمر ودائمي. پس منظور از ايمان مرتبة ديگري از مراتب ايمان است غير از مرتبةاوّل كه در افراد معمولي يافت مي شود. 
    2- ترس وناراحتي كه از احوال طبيعي وعارضي انسانهاست ويك امر فطري به حساب مي آيد، چگونه مي توان آن را از وجود اوليائ خدا منتفي دانست ؟ 
    در پاسخ بايد گفت: حزن وخوف از احوال طبيعي وعارضي است كه در طبيعت همة انسانهاوجود دارد لكن چون كسي كه توحيد سراسر وجودش را فرا گرفته است، خوف واندوه وحبّ وبغض را از خدا مي داندواين اولياءالهي از هيچ چيزي نه در دنيا ونه در آخرت نمي ترسندواندوهناك نمي شوند وتنها ترسي كه دارند از خداي سبحان است. 
    آري كساني كه اين دو ركن اساسي ايمان وتقوا را داشته باشند چنان آرامش را در درون جان خود احساس مي كنند كه هيچ يك از طوفانهاي زندگي آنها را تكان نمي دهد. بلكه به مضمون روايت (المؤمن كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف) همچون كوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج مي دهند.

     

    موضوعات: اخلاقی
    [شنبه 1395-06-06] [ 10:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      راههاي رسيدن به آرامش رواني از نگاه قرآن ...

    ذكر:

    ذكر درلغت:

    دركتاب العين،كهنترين فرهنگنامة ادب عرب آمده است: ‘’الذّكر: الحفظ للشيء وتذكره وهو منّي علي ذكر'’- ‌ذكرنگاه داشتن چيزي وازآن يادكردن است،چنانچه گفته مي شود من به ياد او هستم_والذّكر: جري الشيءعلي لسانك تقول جري منه ذكر_ذكرعبارتست از جاري شدن چيزي بر زبان انسان چنانچه گفته مي شود يادي از او به ميان آمد_'’

    ذكر در اصطلاح:

    معناي جامع ذكر همان يادآوري به قلب وزبان است كه گاهي در برابر غفلت وگاهي در برابر نسيان به كار مي رود. 
    غفلت به معني توجّه نداشتن به علم ونسيان به معناي زايل شدن معني از ذهن است. 
    بعد از روشن شدن معناي ذكر خوب است به رابطه اين واژه با عوامل آرامش بپردازيم. 
    قرآن يكي از عوامل آرامش را ‘’ذكر'’(ياد خدا)معرفي كرده است. چنانچه مي فرمايد: 
    «الّذين آمنوا وتطمئنّ قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئنّ القلوب» «آنها (كساني كه به خدا برمي گردند)كساني هستند كه ايمان آورده اند، ودلهايشان به ياد خدا مطمئن (وآرام) است،آگاه باشيد،تنها با ياد خدا دلها آرامش مي يابد» 
    اطمينان به معني آرامش وقرار گرفتن است ودل مطمئن، همان نفس مطمئنّه است كه در آية: 
    (يا ايّتها النفس المطمئنّه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي واد خلي جنّتي) آمده است كه پاداش كسي كه با ياد خدا به اين مقام (اطمينان) رسيده، درآمدن در سلك بندگان خدا وورود به بهشت است. 
    مراد از(ذكرالله) ياد خدا، مطلق توجّه انسان به خداست. درتزاحم زندگي وانبوهي كارها وتنگناههاي موجود ودر اضطرابي كه بسياري ازمردم را نابود مي كند دل آرامي، با ياد خدا آرامش مي گيرد. ازاين رو سزاوار است كه دشواريهاي دروني خود را به ذكر خداوند چاره كنيم. زيرا برترين چاره اي كه مي توان از آن بهره برد به ويژه در زمان ما كه روزگار اضطرابات وهيجانها ودر گيريهاست واتعمار شرق وغرب آن را دامن مي زند. ياد خدا تنها به ذكر زباني نيست اگرچه يكي از مصاديق روشن ياد خداست. زيرا آنچه مهم است به ياد خدا بودن در تمام حالات خصو صا در وقت گناه است. 
    ” بركات ياد خدا: 1- يادنعمتهاي خدا عامل شكر است 2- . يادقدرت او سبب توكّل بر اوست 3- ياد الطاف او ماية محبّت است 4- ياد قهر و خشم او عامل خوف (ترس)از اوست 5- ياد عظمت وبزرگي او سبب خشيّت در مقابل اوست 6- ياد علم اوبه پنهان و آشكار ماية حيا و پاكدامني ماست7- ياد عفو وكرم او ماية اميد وتوبه است8- ياد عدل او عامل تقوي وپرهيزگاري است" 
    درمعراج السعاده درباره ذكر حقيقي آمده است كه: 
    «ذكر حقيقي عبارتست از ياد نمودن خدا در دل وچون زبان هم به موافقت دل حركت كند نور علي نور است واما مجرد ذكر زبان اگر چه هر گاه به قصد قربت وثواب باشد فايده بسيار برآن مترتب است اما اثر انس ومحبّت وياد خدا در دل حاصل نمي شود.» پس ذكرحقيقي ذكري است كه در دل به ياد خدا بودن را همراهي كردن واگرفقط بازبان خدا را ياد كنيم ولي دردل از ياداو غافل باشيم، اين نوع ذكر، ذكر حقيقي وتأثير گذار به حساب نمي آيد ولذا قطعا ذكري كه لقلقه زبان باشد اثر آرامش بخشي هم نخواهد داشت. 
    به هر حال قرآن يكي از عوامل آرامش را ذكر معرفي مي كند. وآن ذكري مي تواند عامل آرامش باشد، كه ذكر حقيقي (ذكر قلبي)باشد. ذكرقلبي است كه روح همة عبادتهاي عمليّة مي باشد. 
    پس اگر انسان در اكثر اوقات به دل متوجّه خداي متعال باشد وبه زبان بر اذكاري كه از طريق شرع رسيده، مداومت كند انس بهحق پيدا مي كند وكسي كه با خداوند انس گرفته باشد به آرامش واقعي رسيده است. چرا كه خداوند بهترين وامنيّت بخش ترين موجود مي باشد. وكسي نيست كه بتواند مقابله با قدرت الهي را داشته باشد. پس به حق بايد گفت كه كسي به ّرامش واقعي خواهد رسيدكه با خدا مأنوس باشد. بهترين راه انس به خدا،ياد اوست. وبهترين نوع ياد خداوند هم (نماز)است. چرا كه فرمود: ‘’اقم الصلوه لذكري'’ (نماز را براي ياد من به پا دار)

     

    موضوعات: موضوعات تربیتی
    [چهارشنبه 1395-06-03] [ 10:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      راههاي رسيدن به آرامش رواني ازنگاه قرآن ...

    ايمان:
    ايمان عبارت است از باور وتصديق قلب به خدا ورسولش،آنچنان باور وتصديقي كه هيچگونه شك و ترديدي بر آن وارد نشود. تصديق مطمئن وثابت ويقيني كه دچار لرزش وپريشاني نشود وخيالات ووسوسه ها در ان تأثير نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار ترديد نباشد.
    در قرآن در سوره مباركه فتح مي خوانيم: “هوالذي انزل السكينه في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم… ” «اوكسي است كه آرامش را در دلهاي مؤمنان نازل كرد تا ايماني به ايمان شان بيافزايند…». اولين برداشتي كه صورت مي گيرد اين است كه بدون ايمان، آرامش روحي ورواني وجود ندارد. يا حداقل اينگونه مي توان گفت كه يكي از عوامل ايجاد آرامش دارابودن ايمان به خدا مي باشد. به تعبير علامه طبا طبايي «ظاهرا مراد از سكينت در اين آيه آرامش وسكون نفس واطمينان آن، به عقائدي است كه به آن ايمان آورده ولذا نزول سكينت را اين دانسته كه ‘’ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم'’ تا ايماني بر ايمان سابق بيفزايند. پس معناي آيه اين است كه: خدا كسي است كه ثبات واطمينان را لازمة مرتبه اي از مراتب روح است در قلب مؤمن جاي داد تا ايماني كه قبل از نزول سكينت داشته بيشتر وكاملتر شود.»
    يقيقا داشتن آرامش در زندگي نخستين چشمه خوشبختي است وكسي كه از اين نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختي نيز محروم است وهيچگاه طعم خوشبختي را نخواهد چشيد. انسان بي ايمان در دنيا با انديشه وافكار موهوم وبا نگراني هاي فراوان دست به گريبان است. ولذا دائما در درون خود دچار پيكاري بزرگ است وهميشه هم در انتخاب مسير زندگي ودر تصميم گيريهايش دچار سر در گمي است. ولي بر خلاف آن انسان با ايمان از همة اينها آسوده است وهمة افكار واهداف وانديشه هارا تحت لواي يك هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش مي كندوبه سوي آن مي شتابد وآن عبارتست از خشنودي خداي متعال. ديگر كاري به اين ندارد كه مردم از او خشنود باشند يا بر او خشم گيرند. ولذا هيچ وقت سردر گم نيست وهميشه در يك آرامش روحي به سر مي برد.
    راجع به ايمان وفوايد آن در قرآن آيات فراواني وجود دارد، ولي چون در اينجا بحث ما روي عوامل آرامش دور مي زند
    لذا نمي توان به صورت مبسوط به اين موضوع پرداخت. با اين حال جا دارد به يكي از آيات كه با بحث ما ارتباط دارد اشاره كنم:
    آية «الذين آمنوا ولم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن وهم مهتدون» ‘’ (آري) آنها كه ايمان آوردند،وايمان خود را با شرك وستم نيالودند، ايمني تنها از آن آنهاست وآنها هدايت يافتگانند'’
    اين آيه متضمن يك تأ كيد قوي است زيرا مشتمل است بر اسنادهاي متعددي كه همگي آنها در جمله اسميه است. به تعبير علّامه طباطبايي نتيجة اين تأكيدهاي پي در پي اين است كه نبايدبه هيچ وجه در اختصاص (امنيّت)و(هدايت)براي مؤمنين شك وترديد داشت واين آية شريفه هم دلالت مي كند براينكه امنيّت (آرامش)وهدايت از خواص وآثار ايمان است. البته به شرط اينكه روي اين ايمان با پرده هايي مثل شرك وستم پوشيده نشود. ومراد از ظلم در اين آيه به معناي چيزهايي است كه براي ايمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبي اثر مي سازد. كه اكثر مفسرين آنرا شرك دانسته واين را از آية(انّ الشرك لظلم عظيم) استفاده كرده اند.
    به هر حال با توجه به اين آيات وآيات ديگر مي توان به اين اصل مهم رسيد كه: امنيت وآرامش روحي تنها موقعي به دست مي آيد كه در جوامع انساني دواصل حكومت كند، ايمان وعدل اجتماعي.
    بگر پايه هاي ايمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئوليت در برابرپروردگار ازميان برودوعدالت اجتماعي جاي خود را به ظلم وستم بسپارد،امنيت در چنان جامعه اي وجود نخواهد داشت وبه همين دليل با تمام تلاش وكوششي كه جمعي از انديشمندان جهان براي برچيدن بساط نا امني هاي مختلف در دنيا مي كنندروز به روز فاصلة مردم جهان از آرامش وامنيت واقعي بيشتر مي گردد. دليل اين وضع همان است كه در آيه فوق اشاره شده. پايه هاي ايمان لرزان وظلم جاي عدالت را گرفته است. تأثير ايمان در آرامش وامنيت روحي براي هيچكس جاي ترديدنيست همانطور كه ناراحتي وجدان وسلب آرامش رواني به خاطر ارتكاب ظلم بر كسي پوشيده نمي باشد.

    موضوعات: موضوعات تربیتی
    [سه شنبه 1395-06-02] [ 09:10:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      چکیده تحقیق پایانی نفیسه سادات مصطفوی ...

    قرآن کریم، معجزه¬ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای هدایت و کمال انسان¬ها نازل شده است. برای فهم و درک قرآن کریم نیاز به شناخت علوم قرآن می¬باشد. از مسائل مهم علوم قرآنی، اعجاز بیانی و اعجاز علمی قرآن است. اعجاز بیانی بیشتر بر جنبه¬های لفظی و عبارات به کار رفته و به ظرایف و نکته¬های بلاغی نظر دارد. این معجزه در تمامی قرآن کریم، سوره¬ها و سطر به سطر آیات قابل مشاهده است. اعجاز علمی قرآن، رازگویی¬های علمی قرآن است که در زمان نزول، کسی از آن اطلاع نداشته؛ بلکه مدتها بعد، مطلب علمی آن توسط دانشمندان کشف شد. از جمله اعجازهای علمی قرآن، آفرینش جنین از خاک، آفرینش بدون ستون آسمان و … است.
    تفاسیر اطیب¬البیان (سید عبدالحسین طیب)، تفسیر کوثر (یعقوب جعفری) و تفسیر نمونه (ناصر مکارم شیرازی) از جمله منابع معتبر این پژوهش می¬باشد. روش پژوهش تطبیقی و از طریق کشف اشتراکات و افتراقات است.از جمله اشتراکات بین تفاسیر مذکور در مورد اعجاز بیانی، تحدّی می¬باشد. از سایر اشتراکات در مورد اعجاز علمی این است که در قرآن آیاتی مربوط به پدیده¬های جهان آفرینش وجود دارد که امروزه با پیشرفت¬های علمی که نصیب بشر شده می¬توان آیات قرآنی را با نظریه¬های علمی تطبیق کرد. افتراقی در مورد اعجاز بیانی و علمی، بین صاحبان تفاسیر دیده نشد.
    کلیدواژه: اعجاز، قرآن کریم، تفسیر، اطیب¬البیان، کوثر، نمونه.

    موضوعات: پژوهشی
    [دوشنبه 1395-06-01] [ 12:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      راههاي رسيدن به آرامش رواني از نگاه قرآن ...

    توكّل:
    توكّل از ريشة (وكل) مي باشد. وبه معني وكيل گرفتن وواگذاري كارها به وكيل مي باشد.
    در مجمع البحرين آمده است كه: التوكّل علي الله: انقطاع العبد في جميع ما يأمله من المخلوقين
    يعني: «بنده براي رسيدن به آرزوهايش از همة مردم قطع اميد كند وتنها به خداوند اميد داشته باشد وحوائجش را تنها از او بخواهد» واين است معناي توكل بر خدا.
    قرآن يكي ديگر از عوامل آرامش را “"توكّل “” واگذاري همة امور به خدا معرفي مي كند. به عنوان نمونه در سوره مباركه طلاق مي خوانيم""ويرزقه من حيث لايحتسب ومن يتوكل علي الله فهو حسبه انّ الله بالغ امره قد جعل الله لكل شي ء قدرا"” “"واورا از جايي كه گمان ندارد روزي مي دهد، وهر كس بر خدا توكّل كند كفايت امرش را مي كند، خدا فرمان خود را به انجام مي رساند وخدا بر هر چيزي اندازه اي قرار داده است"”
    كساني كه در زندگي احساس فقر وناداري مي كنند ويا دچار ناراحتيها ونگراني هاي ديگري شده اند، براي رفع همة اين مشكلات بهتر است به قدرتي كه فوق قدرتهاست وفنا ناپذير است اعتمتد كنند. وخود را به او بسپارند. وچون قدر تي بالاتر از قدرت الهي نيست بهتر است بر او تكيه كنندوخود و زندگي خود را به او بسپارند. چرا كه به خير ومصلحت بندگانش واقف است. منظور از توكّل بر خدا اين است كه انسان تلاشگر كار خود را به خدا واگذارد وحلّ مشكلات خويش را از او بخواهد. كسي كه داراي روح توكّل است هرگز يأس ونا اميدي را به خود راه نمي دهد ودر مقابل مشكلات احساس ضعف وزبوني نمي كند. ودر برابر حوادث سخت مقاوم است. وهمين حالت موجب مي شود كه او در درون خود احساس امنيّت وآرامش كند ولذا قدرت او براي رفع مشكلات چند برابر مي شود و به راحتي سختيها ومشكلات را تحمّل مي كند.
    در حديث معراج مي خوانيم كه وقتي پيامبر (ص)در پيشگاه خداوند سؤال كرد كه: ‘’ايّ العمال افضل'’ فرمود: ” ليس شي ء عندي افضل من التوكل عليّ والرضا بما قسمت” يعني: چيزي نزد من از توكل بر من وراضي بودن به تقسيم من، با فضيلت تر نيست.
    علامه طباطبايي در كتاب شريف الميزان مي فرمايد: مؤمن ابن ترس را به خود راه ندهد كه اگر از خدا بترسدو حدود اورا محترم شمارد وبه اين جهت از آن محرمات كام نگيرد،خوشي زندگي اش تأمين نشود وبه تنگي معيشت دچار گردد،نه،اين طور نيست. چون رزق از ناحيه خداوند تعالي ضمانت شده وخداوند قادر است كه از عهده ضمانت خود برآيد. (ومن يتوكل علي الله فهو حسبه)كسي كه بر خدا توكل كند از نفس وهواهاي آن وفرمانهايي كه مي دهد خود را كنار بكشد واراده خداي سبحان رابر اراده خود مقدم بداردوعملي راكه خداوند از او مي خواهد بر عملي كه خودش دوست دارد ترجيح دهدوبه عبارتي ديگربه دين خدا متدين شود وبه احكام او عمل كند،(فهو حسبه)چنين كسي كه خدا كافي وكفيل او خواهد بودوآن وقت آنچه كه او آرزو كند خداي تعالي هم همان را برايش مي خواهد. البته آنچه را كه او به مقتضاي
    فطرتش مايه خوشي وزندگي وسعادت خود تشخيص مي دهد نه آنچه را كه واهمة كاذبش سعادت وخوشي
    مي داند. واينكه فرمود: خدا كافي وكفيل اوست علّت اين است كه خداي تعالي آخرين سبب است كه تمامي سببها به او منتهي مي شود.
    به هر حال اين نتيجه گيري قطعي است كه كسي ميتواندآرامش را در زندگي خود داشته باشد كه قدرتي كه همة قدرتها به قدرت او ختم مي شود را پشتيبان خود بداند. واگر وكالت همة امور زندگي اش را به او بسپارد يقينا احساس آرامش به او دست خواهد دادونگران نتيجه وعاقبت كار نيست چرا كه عاقبت همة امور به دست خداست.

    موضوعات: موضوعات تربیتی
    [یکشنبه 1395-05-31] [ 09:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      برگزاری مراسم میلاد امام رضا (علیه السلام) ...

    به مناسبت میلاد هشتمین امام همام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مراسم جشنی در روز شنبه 23/5/95در سالن اجتماعات حوزه رضویه با حضور طلاب و کادرو عموم مردم با هدف آشنایی با سیره ایشان برگزار شد .
    دراین مراسم حجت الاسلام و المسلمین فیاض موسس حوزه علمیه رضویه درباره سیره امام رضا (علیه السلام) مطالبی را بیان نمود.
    موسس حوزه علمیه رضویه بیان کرد: از بین ائمه امام رضا (علیه السلام )روایات بیشتری دارد و به طلاب سفارش نمود محور تحقیقات وپایان نامه های خویش را از مباحث مختلف سیره ایشان قرار دهند ازجمله آنها شیوه سیاسی ، اخلاقیات ایشان می باشد که لازم و ضروری است به همه موارد توصیه های اخلاقی آن امام همام مقید باشیم .
    وی افزود: یکی از نکات قابل توجه در سیره حضرت اهمیت ایشان به عقل می باشد که در حدیث «دوست هرکس عقل او و دشمنش جهل اوست» یا اینکه« نیمی ازعقل آن است که با مردم خوب معاشرت کنیم ».ایشان علت تاکید امام رضا (علیه السلام) روی عقل را اینگونه بیان کرد که زندگی روزمره ما از روی هوا و هوس نباشد .
    آقای فیاض درمورد سیره عملی امام ر رضا (علیه السلام) ضا بیان کرد: که ایشان هرسه روز یکبار یک ختم قرآن داشتند اهل روزه مستحبی و نمازهای مستحبی بودند و….
    و درپایان ایشان به اهمیت پیاده کردن سیره حضرت در زندگی فردی و اجتماعی تاکید کرد .
    پس از سخنرانی مراسم با مدیحه سرایی ،سرود ،اجرای مسابقات ادامه یافت و جلسه با اهدا جوائز به هشت نفر از شرکت کنندگان به قید قرعه پایان یافت .

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1395-05-25] [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خداوند اصرار دارد ...

    ازنظر اسلام ، تشکیل خانواده یک فریضه است .عملی است که مرد وزن باید آن را به عنوان یک کار الهی ویک وظیفه انجام بدهند .اگز چه شرعا درزمره واجبات ذکر نشده ، اما به قدری تحریص وترغیب شده است که انسان می فهمد خدای متعال بر این امر اصرار دارد، آن هم نه به عنوان یک کارگزاری، بلکه به عنوان یک حادثه ماندگار ودارای تاثیر در زندگی وجامعه.لذا این همه بر پیوند میان زن وشوهرتحریص کرده وجدایی رامذمت نموده است.
    خدای متعال از زن و مرد تنها خوشش نمی آید ….خدای متعال از زندگی مشترک ومزدوج خوشش می آید.
    آدم تنها ، مرد تنها وزن تنها که همه عمر را به تنهایی می گذرانند ، از دید اسلام یک چیز مطلوبی نیست . مثل یک موجود بیگانه است درمجموعه پیکره انسانی . اسلام این طور خواسته که خانواده ، سلول حقیقی مجموعه پیکره جامعه باشد نه فرد تنها.

    منبع:بروید باهم بسازید مجموعه توصیه های رهبر انقلاب به زوج های جوان

    موضوعات: موضوعات تربیتی
     [ 09:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      راه کارهای ایجاد آرامش روان در زندگی فردی از منظر روایات ...

    2. توبه
    اهمیت توبه: احساس گناه مایه خستگی روح است. این احساس باعث سرخوردگی در زندگی می شود. گناه کار احساس پوچی و از دست دادن انگیزه ادامه حیات می کند، مضطرب و نگران است.

    حضرت علی علیه السلام می فرماید: «چه بد قلاده ای است قلاده گناهان.»

    احساس گناه، فکر را دایم به خود مشغول می دارد. گناه کار همیشه به این فکر است که چگونه خود را از این قلاده رهایی بخشد. این فکر مانند کابوسی وحشتناک، بر روح او سایه افکنده، او را مضطرب می سازد و آرامش را از او سلب می نماید. «توبه» یکی از بهترین راه های رهایی از کابوس درون و آزادی از چنگال احساس گناه است؛ چرا که سبب آمرزش گناه و تقویت امید انسان به رضایت الهی و بازگشت به سوی خداوند متعال است و به همین سبب، موجب کاهش شدت اضطراب می گردد……..ادامه دارد .

    موضوعات: موضوعات تربیتی
    [چهارشنبه 1395-05-20] [ 09:32:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت