2-شداد بن عاد سال ها را به ساختن باغ بزرگ ارم وبهشت بی نظیر خود پرداخت وهمه توان وامکانات وثروت خود رادر ساخت آن صرف کرد وخروارها طلا وگوهر های دیگر برای ستون ها وسایر زرق وبرق آن خرج کرد تاتکمیل شد وقتی خواست از اسب پیاده شود پای راست رااز رکاب برزمین نهاد ، هنوز پای چپش بررکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او راقبض کن! آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین ورکاب اسب گیر کرد ومرد .دلم به حال اوسوخت .چرا که عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد اما هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود که اسیر مرگ شد دراین هنگام جبرئیل به محضر رسول خدا (صلی الله علیه وآله)رسید وگفت :” ای محمد ! خدایت سلام می رساند ومی فرماید : به عظمت وجلالم سوگندکه آن کودک همان شدادبن عاد بود . اورااز دریای متلاطم به لطف خود گرفتیم بی مادر تربیت کردیم وبه پادشاهی رساندیم . بااین حال کفران نعمت وپیروی شیطان کرد خودبینی وتکبر نمود وپرچم مخالفت باما برافراشت . سرانجام عذاب سخت ما اورا فراگرفت تاجهانیان بدانند که ما به کافران وپیروان شیطان مهلت می دهیم ، ولی آنها رارها نمی کنیم.

صفحات: · 2

موضوعات: اخلاقی
[چهارشنبه 1394-04-03] [ 09:50:00 ق.ظ ]