چشمه سار عشق (حوزه علميه رضويه)
باچشمه سار عشق زندگي زيباست اگر صرف خواندن نباشد






  • امروز: 30
  • دیروز: 807
  • 7 روز قبل: 1324
  • 1 ماه قبل: 1819
  • کل بازدیدها: 126097




  • جستجو





    با سلامٍ دوست عزيز ازاين كه از وبلاگ ما ديدن كرديد متشكريم و از شما مي خواهيم نظرات خوديامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيدوباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. باتشكر

     
      رضای خدا ...

    به این جمله شهید چمران فکر کنید:کارتان را برای رضای خدا نکنید ، برای رضای خدا کار کنید ، شاید حسین در کربلا باشد و شما برای رضای خدا در حال تحصیل باشید.

    موضوعات: شهدا
    [پنجشنبه 1391-06-16] [ 11:49:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دل داده آسمان ...

    در مورد مرگ و قیامت و آخرت با هم زیاد حرف می زدیم . پرسید :«اگر یک روز تابوت من را ببینی چه کار می کنی ؟»

    ادامه »

    موضوعات: شهدا
    [یکشنبه 1390-11-09] [ 09:17:18 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      درد دل شهدا ...

    یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن است که گذرگاه ست . گذر از نفس به سوی رضوان حق . هیچ شنیده ای که کسی در گذر گاه ،رحل اقامت بیافکند و مرگ نیز در این جا چنان با تو نزدیک  است ،که در کربلاو کدام انیسی از مرگ شایسته تر .اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او رااز مرگ معاف دارد ،حسین (ع)که از من و تو شایسته تر است . الرحیل !الرحیل !یاران شتاب کنید

     

    شهید  سید مرتضی  آو ینی

    منبع : خانه خوبان

     

    موضوعات: شهدا
    [سه شنبه 1390-10-27] [ 10:11:11 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سخن شهید چمران ...

    ای خدا ! من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند .باید به آن سنگ دلانی که علم را بهانه کرده وبه دیگران فخر می فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد .باید همه آن تیره دلان مغرور ومتکبر را به زانو در آورم ،آنگاه خود خاضع و افتاده ترین فرد روی زمین باشم .

    ای خدای بزرگ !اینها که از تو می خواهم چیزهاییست که فقط  می خواهم درراه تو  به کار اندازم و تو خوب می دانی که استعداد آن را داشته ام .از تو می خواهم مرا توفیق دهی که کارهایم ثمر بخش شود و در مقابل خسان سرافکنده نشوم . خدایا کمکم کن! ماههاست که کمتر به سوی تو آمده ام . بیشتر اوقاتم صرف دیگران شده . خدایا عفوم کن ! از علم و دانش ،کار وکوشش ، ازدنیا ومافی ها، ازهمه دوستان ، ، از معلم ومدرسه ، از زمین وآسمان خسته  وسیر شده ام . خدایا خوش دارم مدتی در گوشه خلوتی فقط با تو بگذرانم . فقط اشک بریزم . فقط ناله کنم و فشار ها و عقده های درونی ام را خالی کنم .

    آرزو داشتم یتیمی با چشم اشک آلود به خواب فرو نرود . ناله درد مندی در نیمه های شب ، سکوت ظلمت را نشکافد . آه سوزانی از سر نااامیدی به آسمان نرود.

    منبع :مجموعه دانشجویی

    موضوعات: شهدا
    [چهارشنبه 1390-10-07] [ 09:56:38 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سخنی از شهید همت ...

    برای اینکه خدا لطفش شامل حال ما شود باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم سرمایه می خواهد که از همه چیزمان بگذریم وبرای اینکه همیشه از همه چیزمان بگذریم باید شبانه روز دلمان و همه چیزمان با خدا باشد قدم بر می داریم  ، کاغذ بر می داریم همه برای خدا باشد اگر کارهایمان اینطور پیش رود پیروزی در آن است و ناراحت و شکست برایمان معنا ندارد

     

     

    قسمتی از سخنان شهید

    موضوعات: شهدا
    [یکشنبه 1390-09-27] [ 11:50:02 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قسمتی از مناجات های شهید چمران ...

    امید به خدا

    خدایا ،خودرابه تو می سپریم تادر میان طوفان ها،ازمیان گردابهای خطر ،مارا راهنمایی کنی،بانور ایمان قلب های ما راروشن نمایی ،به آتش عشق خودخواهی هاو ناپاکی ها وجودمارابسوزانی.

    خدایا،ازتومیخواهیم که طبع ماراآن قدربلندکنی که دربرابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم،جیفه های دنیا مارانفریبد ،خودخواهی ها ماراکورنکند،سیاهی گناه وفساد وتهمت و دروغ و غیبت قلبهای ما را تیره وتار ننماید .

    ادامه »

    موضوعات: شهدا
    [سه شنبه 1390-03-31] [ 11:05:44 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      حجاب ...

    تو را سفارش می کنم که حجابت را و دیگر رسالتهای زینبی را فراموش نکنی. جنگ تو مبارزه با بی بند باریها و بی حجابیها و خلاصه، نبرد با خود فروختگان داخلی است. این وظیفه شما و همه پیروان زینب (س)است.

    شهید عباس شعیبی

    موضوعات: شهدا
    [شنبه 1390-03-28] [ 08:44:50 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ذاکر قریب البکاء ...

    حضر ت ایت الله بهاء الدینی در مورد شهید بزرگوار جلال افشار فرمود: او ذاکر قریب البکاء بود. اما م زمان(عج) یکی از شماها را پاسدار من قرار داد.

    ایشان مکرر می فرمود: آن که اذان را با معنا می گوید اذان بگوید. منظور او جلا ل بود. وقتی هم پس از شهادت او ، عکسش را به محضر آیت الله بهاء الدینی عرضه کردند، بی اختیار اشک از چشمان ایشان جاری شد، به طوری که قطرات اشک روی عکس جلال افتاد. در همین حین ایشان فرمودند: امام زمان (عج )از ما یک سرباز خواست ، من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. اشک من، اشک شوق است.

    موضوعات: شهدا
    [سه شنبه 1390-03-24] [ 12:44:49 ب.ظ ]



     لینک ثابت