.پاکي دل و جان
     پژوهشگر، کسي است که با دانش هاي اجمالي و مقدماتي و با صرف حوصله و بررّسي، در پي کشف و بازشناسي راست و درست يک حقيقت است و با داشتن استعداد و توانايي نوشتن، مي کوشد انديشه تازه اي را در ساحت علم و عمل، بازتاب دهد. بدين ترتيب، برخي کاستي ها را جبران کند يا راهي تازه و روشن را فراروي ديگران بگشايد.  اگر اخلاق را کنترل غرايز بدانيم، اين مهّم براي پژوهشگران به ويژه پژوهشگران ساحت دين، بايسته تر است. او سزاوارتر از ديگران بايد غرايزش را مهار کند تا حريم ديگران را از دخالت هواهاي نفساني خود حفظ کند و در گفتار و رفتار و نوشتارش از رنجش ديگران بپرهيزد.

ادامه مطلب :

چه نازيباست که کسي با به دست گرفتن قلم که خداي عزيز بدان سوگند ياد کرده است، نتواند بر نفْس خويش بتازد و آن را رام و آرام کند.پژوهشگران ديني بايد بيش از ديگران به اين باور برسند که حضور در باغ آگاهي و دست رساندن به خوشه هاي حقايق، جز با پاکيزگي دل و جان، ممکن نيست. دريافت دانه دانه يا مشت مشت يا دامن دامن از خوشه هاي حقايق، به اندازه تهذيب سرشت و روان يک پژوهنده بستگي دارد. هر کس پاک تر، ذهنْ يافت ها و دلْ يافت هاي او بيشتر و زلال تر خواهد بود. شرط باريافتن در اندروني آگاهي، طهارت دل و جان است که: «لايَمَسُّه اِلاّ المُطَهَّرون؛ جز اهل طهارت به آن دست نرسانند». (واقعه: 79)
هر چه يک پژوهنده، غرايز خود را با دقت و رقت بيشتري مهار کند، دريافت هاي ذهني و قلبي او دقيق تر و رقيق تر خواهد بود. هر که دلش را از لغزش و بزه اخلاقي باز دارد، بي شک؛ اين ترک و مراقبه بر کميت و کيفيت معرفت او کارگر خواهد افتاد. «اتَّقُوا اللّهَ وَ يُعَلِّمُکُمُ اللّهُ؛ از خداوند پروا کنيد و خدا ـ بدين گونه ـ به شما آموزش مي دهد». (بقره: 282)
2.  تحمل نظر مخالف
تحمّل، به معني تاب آوردن و پذيراي چيزي شدن است. در اينجا مقصود، پذيراي نظر مخالف بودن و تاب آوردن در برابر مخالفت ديگري است. تحمّل، کار سترگ و ارزنده اي است. اين، ويژگي آشکارِ ابرمردان انديشه و دانش و بينش و عمل؛ يعني پيامبران و اولياي خداست. نيز نشانه ايمان و جويايي حکمت، پختگي، خودباوري، اطمينان قلبي، درايت و تدبير است. از جمله اخلاق شايسته در ساحت پژوهش به ويژه در پژوهش هاي ديني، تحمّل کردن نظر مخالف و داشتن روحيّه نقدپذيري است. نظر مخالف، به باد مخالف در دريا مي ماند؛ ايستادن بر عرشه کشتي و بد گفتن از باد مخالف، تدبير نيست. در جرگه ی دانش سالاري و پژوهش محوري، تحمّل؛ يعني منطق شجاعت در برابر نظر مخالف. همچنين نظر مخالف بايد شجاعانه، منطقي، سخن شناسانه و از عناد و حسادت به دور باشد.
3.  انصاف ورزيدن
انصاف، به معني نصف کردن چيزي و برقرار کردن تساوي و به عدالت رفتار کردن ميان دو چيز است.» «همچنين به سازگاري و توافقي که انسان ميان رفتارش و عدالت برقرار مي کند، انصاف گفته مي شود. بنابراين، هر کس رفتار خود را با مثال اعلاي عدل منطبق کند، منصف است.
از اين رهگذر، شايسته است که يک پژوهشگر يک مسئله يا يک موضوع را منصفانه گزينش کند؛ يعني آنچه را در تخصّصش نيست يا نمي تواند يا وقتش را ندارد، انتخاب نکند. همچنين در روشن سازي يک حقيقت در برابر نوآوري ها و شبهه هايي که اساس دين را هدف گرفته اند، از هيچ کوششي دريغ نکند و هرگز حقيقت را زيرپاي قلم، باطل نسازد يا آن را پشت واژه ها پنهان نکند.

1.      4.تواضع
تواضع يعني افتادگي کردن، فروتني کردن، سرافکندن و نرمي کردن که در برابر خودپسندي و فخرفروشي است؛ زيرا خودپسندي، گمان کاذبي است درباره اينکه کسي شايستگي مقام و مرتبه اي را دارد، در حالي که به راستي چنين نيست. انسان فروتن بر اين باور است که بزرگواري، ميان مردم تقسيم شده است و هيچ يک از افراد انسان به تنهايي نمي تواند موجود کاملي باشد، مگر با فضايل ديگران.
شخص متواضع، کسي است که حد خود را بشناسد و چيزي را که ندارد، ادعا نکند و خودپسند نباشد. پس به آنچه دارد، ننازد و تکبر نداشته باشد و با مردم از روي لطف و نرمي رفتار کند.
يک پژوهشگر بايد در برابر مردم، دانشمندان و متخصصان هم رشته خود، در نگاه کردن، سخن گفتن و به کار بردن واژه و رفتار، متناسب، افتاده، نرم و با احترام برخورد کند. پژوهشگر بايد در برابر همه فروتني و احترام لازم را داشته باشد. در جهل يک پژوهنده، همين بس که همه را جاهل گمان کند و با خودبرتربيني، ديگران را با رفتاري يا حرفي تحقير کند و مدرک تحصيلي خود را به رخ ديگران بکشد يا با طعنه و کنايه، پژوهشگران ديگر را خرد و خوار سازد.

  5.کتمان

بايسته است که يک پژوهشگر آنچه را فهميده و بدان رسيده است، نزد افراد تنگ نظر مثال يک گوهر، پوشيده دارد، چنان که يک ثروتمند، ثروت و دارايي خويش را از دست ديگران به ويژه از دزدان و سفيهان دور نگاه مي دارد.                                           .
6. اخلاص
اخلاص، در لغت به معني بي آلايش کردن، يک رنگي، پاک کردن، پاک دلي و بي ريايي در اطاعت است.در اصطلاح، عبارت از پاک کردن دل از آلودگي هاي تيره کننده آن است.
اخلاص، به معني ادا کردن حق نيز ياد شده است.داشتن اخلاص در برابر خداوند متعال، عبارت از اجراي حقوق واجب اوست و روش اين اخلاص آن است که دل خود را از غيرخدا خالي کني. در اين باره گفته اند: «ترک انجام دادن کار براي مردم ريا است و انجام دادن کار براي آنها شرک است و رهايي از اين هر دو حالت، اخلاص است.»به بيان ديگر، اخلاص؛ يعني انجام دادن کار فقط به منظور رضايت پروردگار و نزديک شدن به آن عزيز. در واقع، تلاش هاي علمي و پژوهشي پژوهشگر، بخش مهمي از دارايي اوست. ازاين رو، آنها را دوست دارد، ولي بايد به سبب وارستگي اش، به آنها وابسته نباشد و قلم و کاغذ و کتاب و فرآيند مادي و معنوي چنين ابزاري، دنياي او نشوند و او را از حضور و خواست و رضايت پروردگار بي خبر نسازند. پژوهشگر خالص، اگر از پاداش هاي مادي نيز بهره مند باشد، هيچ گاه هدف اصلي پژوهش خود را امور مادي قرار نمي دهد و هرگز به آنها دل نمي سپارد.
7.همراه بودن پژوهش با برهان
پژوهش بايد با برهان همراه باشد تا پژوهشگر بدين شيوه از شک و گمان رها شود و بر اساس علم استوار سخن بگويد. در قرآن کريم نيز آمده است: «ولاتَقْفُ ما لَيسَ لَک بِه عِلم؛ از پي آنچه نمي داني چيست، مرو!» (اسراء: 36(
8. حقيقت جويي
از دستورهاي جدّي اسلام، حق جويي و حقيقت طلبي است. خداوند در قرآن کريم، آناني را که حق را تکذيب مي کنند، در اوج ستم کاري مي داند و مي فرمايد: «وَمَن اَظْلَمُ مِمَّنْ… کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمّا جائَه؛ چه کسي ستم کارتر از کسي است که هنگامي که حق به سوي او مي آيد، تکذيبش مي کند». (عنکبوت: 68)
در حديث نبوي نيز آمده است: «في القَلْبِ نورٌ لايُضيئيُ اِلاّ مِنْ اتّباعِ الْحَقّ؛ در قلب نوري است که نمي تابد، مگر آن که از حق پيروي شود».بايسته است پژوهشگري بر محور حق بچرخد و پژوهشگر، تنها به دنبال حق و کشف حقيقت باشد و حق را از هر که و هر جا که باشد، بپذيرد. ابوريحان بيروني در اين باره سخني شنيدني دارد. يکي از ويژگي هاي مهم پژوهشگر موفق، حق محوري است.

 

موضوعات: پژوهشی
[دوشنبه 1398-02-16] [ 12:53:00 ب.ظ ]